کیفیت زندگی
«نو – کهنه» شدن زندگی ، داستانی همیشگی است. بشر از آغاز تا انجام، هماره با تغییر و دگرگونی رو به رو بوده و خواهد بود. در گذر زمان، اموری تازه پدید میآیند و قبلیها را کهنه میکنند. این واقعیت، کنشی تغییر ناپذیر و خارج از اراده بشر است. مهم، چگونگی واکنش به آن است. شاید از این منظر تاریخ بشر کمتر مورد توجه قرار گرفته باشد. 1) زمانی شرک، آئین رسمی مردم بود. در این دوران، توحید حرف تازهای بود که توسط پیامبران مطرح شد و پی در پی در تاریخ اتفاق افتاد. مردم در برابر این تفکر نو چه واکنشی نشان دادند؟ هنگامى که به آنها گفته شود: «به سوى آنچه خدا نازل کرده، و به سوى پیامبر بیایید!»، مىگویند: «آنچه از پدران خود یافتهایم، ما را بس است!» (مائده: 104، ر. ک: بقره: 170) موضع اینان، اعلام بسندگی به سخن پیشین و بسته بودن نسبت به سخن جدید است. این گروه، چشمهای خود را بستند و در گوش خود پنبه گذاشتند و بر دل خود قفل زدند. قرآن کریم این گروه را با عنوان (أُولئِکَ الَّذینَ طَبَعَ اللَّهُ عَلى قُلُوبِهِمْ وَ سَمْعِهِمْ وَ أَبْصارِهِم) توصیف نموده است. البته گروهی نیز چشم و گوش خود را گشودند و با دل خود سخن حق را پذیرفتند... 2) اسلام رونق گرفت و گسترش یافت... رسول خدا(ص) از دنیا رفت در حالی که بدعت و نوآوری در دین را جزء بدترین امور و نوآوران را بدترین مردم دانست و به مردم توصیه شدید کرد که با بدعت مبارزه کنند و سخنان جدید را نپذیرند!(ر. ک: میزان الحکمة: ج 1 ص 511 «البدعة») شاید به تمسک این سخنان بود که در گذر زمان، گروهی به منظور پاسداشت سنت رسول خدا(ص)، سلفی و گروهی دیگر، به پاسداشت منطق اهل بیت(ع)، اخباری شدند و در برابر هر تغییر سختافزاری و نرمافزاری که در زمان آن حضرات نبوده، ایستادند و آن را برنتافتند. 3) ارتجاع و تحجر، اصطلاحی بود که در عصر حاضر، برای توصیف این منطق به کار گرفته شد. پیش از بهمن 57 و در زمان مبارزه با طاغوت، شاه روحانیت را به ارتجاع متهم کرد و آنان را عدهای واپسگرا دانست که میخواهند در این عصر با الاغ سفر کنند!؟ (ر. ک: صحیفه امام: ج10 ص 43 و ج 21 ص 406) ... این داستان سر دراز دارد و آنچه گذشت به عنوان نمونه بود. اما پرسشهایی در این باره وجود دارد که باید به آنها پاسخ داد. ممکن است هر روز در معرض افکار جدید قرار بگیریم؛ آیا هر ایده و تفکر نو را باید پذیرفت یا رد کرد؟ هر روز با افراد جدید مواجه میشویم؛ آیا باید هر فرد جدیدی را – در حوزه خانواده و دوست و... - پذیرفت و قدیمیها را دور ریخت یا قدیمیها را نگه داشت و جدیدیها را طرد کرد؟ آیا باید هر روز همسر جدید و دوست جدید گرفت یا باید به قدیمیها اکتفا نمود؟ ممکن است هر روز با رفتارهای جدید مواجه شویم؛ آیا باید هر رفتار جدیدی را پذیرفت و رفتارهای قدیمی را ترک کرد یا باید رفتارهای قدیمی را ادامه داد و رفتارهای جدید را رد کرد؟ ممکن است هر روز وسیلهای نو به بازار آید؛ آیا باید با این تغییرات مقابله کرد و به ابزار قدیمی بسنده نمود یا باید ابزار جدید را پذیرفت و قدیمیها را دور ریخت؟ ممکن است هر روز سبک جدیدی از زندگی ارائه شود؛ آیا باید پیوسته سبک جدید را پذیرفت یا باید به سبک قدیم پایبند بود؟ و... این نشان میدهد که بشر هماره در حوزه افکار، اخلاق و سبک زندگی در معرض نوپدیدهاست. سؤال این است که چه باید کرد؛ گشوده یا بسته؟ نسبت به تغییرات و امور نوپدید، باید باز عمل کرد یا بسته؟ در این باره دو الگو وجود دارد که در ادامه بدان میپردازیم:
ادامه دارد ...
Design By : Pichak |