سفارش تبلیغ
صبا ویژن


کیفیت زندگی

الگوی اول و دوم: گشودگی و بسته بودن

برخی هر امر نوپدیدی را به صِرف نو بودن و به دلیل تازه بودنش می­پذیرند. جدید بودن، جاذبه­ای دارد که موجب دست کشیدن از امور قدیمی می­گردد؛ به قول معروف «نو که بیاد به بازار، کهنه می­شه دل­آزار». در طرف مقابل، برخی هر امر نوپدیدی را به دلیل بی­ریشه بودن و بی­سابقه بودنش رد می­کنند. ریشه­دار بودن، موجب اعتبار امور گشته و اعتماد افراد را جذب می­کند. به همین جهت از امور جدید به دلیل مبهم بودن، اعراض می­شود. جالب این که این دو الگو، منطق­های متفاوت و ریشه­ی مشترک دارند. اگر معتقد باشید که باید باز عمل کرد، منطق شما این است که «هر نوپدیدی خوب و هر کهنه­ای بد است.» و اگر معتقد باشید که باید بسته عمل کرد، منطقتان این است که «هر امر قدیمی خوب و هر امر نوپدیدی بد است.» هر چند این دو منطق متضادند، اما در یک چیز مشترکند و آن این که معیار ارزیابی را زمان می­دانند؛ البته یکی قدیمی بودن را خوب می­داند و دیگری نو بودن را. مسئله از دید هر دو گروه این است که فلان امر، قدیمی است یا نو؟ واپس گرا جزمی، به دلیل نو بودن با آن مخالفت می­کنند و نوگرایان جزمی به همین دلیل با آن موافقت می­کنند!

نقد:

این منطق داوری، کارآمد نیست. اگر ایثار و گذشت در گذشته وجود داشت و امروز رخت بربسته، دلیل نمی­شود که هر امر نوپدیدی بد باشد. و اگر وسیله­های نقلیه امروزین، بهتر از وسایل دیروز است، دلیل نمی­شود که هر امر قدیمی بد باشد. جزم­گرایی زمانی، راه به جایی نمی­برد. ایثار دیروز برای همیشه خوب است و ابزار دیروز برای امروز بد. بنا بر این نمی­توان الگوی واکنش به تغییرات و نوپدیدها را بر اساس زمان پدیده­ها بنا کرد.
الگوی سوم: گشودگی هوشمندانه
بر اساس الگوی سوم، واکنش به نوپدیدها را باید بر اساس محتوای پدیده­ها قرار داد. در این الگو مسئله این نیست که کدام قدیمی است و کدام نو؛ بلکه مسئله این است که کدام مصلحت است و کدام مفسده. هر آنچه به مصلحت بشر باشد و سرنوشت او را به نیکی رقم زند یا تهدید نکند، خوب است، حتی اگر قدیمی بوده و در زمان حاضر خلاف آن به بازار آمده باشد. و هر چه به زیان بشر بوده و سرنوشت او را تباه می­کند، بد است، حتی اگر نو و جدید باشد. در این الگو، نسبت به نوپدیدها، نه به طور مطلق بسته عمل می­شود و نه گشوده؛ بلکه هوشمندانه و نقادانه به آن نگاه می­شود. اگر امر نوپدید به مصلحت بشر باشد و یا به زیان او نبوده و یا زندگی او را راحت­تر و روان­تر می­سازد، پذیرفته می­شود، در غیر این صورت، رد می­شود. این، منطق اسلام است. شاید بتوان منطق اسلام را «گشودگی هوشمندانه و نقادانه» نامید. رویکرد اسلام، گشودگی است، نه بسته بودن. اسلام نسبت به هر پدیده نوی، به صِرف نو بودن بسته عمل نمی­کند؛ بلکه گشوده عمل می­کند و این گشودگی یعنی به دور از پیش داوری آن را مورد بررسی قرار می­دهد. اگر مصلحت بود، می­پذیرد و الا رد می­کند و بر سر این به شدت ایستاده است. از این رو می­توان منطق اسلام را با ویژگی «جزم­گرایی محتوایی» توصیف کرد. در توضیح الگوی اسلام باید به سه نکته توجه نمود: یکی این که زمان در حال تغییر است و هر رو مسایل نوپدید دارد؛ این به عنوان یک واقعیت. دیگری این که نظام ارزیابی و داوری بر اساس مصالح عمل می­کند، نه زمان. از این رو، مسایل نوپدید به خاطر نوبودنشان، نه الزاماً خوب هستند و نه بد؛ این به عنوان یک مسئله ارزشی. نکته سوم از تعامل این دو به دست می­آید. نظام ارزشی ثابت است و به شدت باید به آن پایبند بود. حال در مواجهه با مسایل نوپدید چند حالت پیش می­آید: یا مسئله مربوط به نرم افزار زندگی است و یا سخت افزار. اگر مربوط به نرم افزار باشد که موجب تحول در افکار و اخلاق می­گردد، یا به معنای تغییر در اصول می­باشد که اینجا به شدت باید بسته عمل کرد. روایاتی که در حرمت بدعت و نوآوری در دین گفته شده­اند به این قسم مربوط می­شوند. و یا به معنای تعالی و تکامل مسایل نرم افزاری می­باشد که اینجا باید گشوده عمل کرد. تأکیدات مکرر اسلام بر دانش آموزی و تعقل و اجتهاد پویا به این قسم مربوط می­شود. همچنین آیات و روایاتی که مردم را به ترک آئین پیشینیان و پذیرش توحید دعوت می­کنند، در این راستا قرار می­گیرند.
اما اگر مسئله نوپدید، مربوط به سخت افزار زندگی باشد که پیدایش آن تحولی در وسایل گذران زندگی ایجاد می­کند، باید میان اصل ابزار و استفاده از آن تفکیک قائل شد. بی­تردید نست به اصل وسیله باید گشوده عمل کرد. اما نسبت به استفاده آن، دو حالت دارد: یا استفاده ارزشی دارد یا ضد ارزشی. اگر استفاده ارزشی داشته باشد، نسبت به استفاده نیز گشوده عمل می­شود. اما اگر استفاده ضد ارزشی داشته باشد، باید نسبت به این نوع استفاده بسته عمل کرد و نسبت به طراحی استفاده جدید، گشوده عمل کرد و نوآوری داشت. 
 در متون دینی این مسئله به صورت گوناگون و با تعبیرهای مختلف وارد شده که در ادامه به برخی از آنها اشاره می­شود:
1. گشودگی در دانش و اندیشه: در قرآن کریم خداوند متعال به کسانی مژده می­دهد که سخنان را می­شنوند و بهترین را می­پذیرند: (فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ). اولاً تعبیر «استماع / شنیدن» نشان می­دهد که رویکرد مورد توصیه اسلام در برابر سخن دیگران، گشودگی است، نه بسته بودن و نفی کردن کور. ثانیاً تعبیر «احسن / بهترین» نشان می­دهد که گشودگی به معنی پذیرش مطلق نیست، بلکه باید مورد بررسی قرار گیرد. اگر خوب ارزیابی شد، گشودگی در مقام پذیرش و عمل نیز صورت می­گیرد که تعبیر «اتباع» بیان­گر آن است و اگر بد ارزیابی شد، نسبت به آن باید بسته عمل کرد. ثالثاً در معارف اسلامی از این گونه افراد به عنوان «خردمندان» و «هدایت یافتگان» یاد شده است. در ادامه آیه شریفه چنین آمده است: (أُوْلَـئِکَ الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُوْلَئِکَ هُمْ أُوْلُواْ الْأَلْبَابِ
). امام کاظم(ع) نیز از این گروه به عنوان اهل خرد و فهم یاد کرده است.
تآکیدهای پی در پی دین به کسب دانش و معرفت در همین راستا قابل تحلیل است. این که انسان باید  پرسشگر (ر. ک: علم و حکمت در قرآن و حدیث: ج 1 ص 344 ح 968 - 952) و اهل تفکر و بررسی باشد (ر. ک: همان: ص 346 ح 970 – 969) و سخن حق را از هر که باشد بپذیرد (ر. ک: همان: ص 384 ح 1000 – 975) و از آراء و نظرات دیگران استقبال کند (همان: ح 974 – 971) و با آنان مشورت نماید(ر. ک: میزان الحکمة: ج 6 ص 85 عنوان «مشورت») همگی در راستای گشودگی به تجربه در حوزه دانش و معرفت قابل تحلیل است. حضرت عیسی(ع) به حواریون خود می­فرماید: اى گروه حواریان! بوىِ گند روغن چراغ، شما را چه زیان، اگر [نور] چراغش به کارتان آید، دانش را نیز از هر که دارد فراگیرید و به کردار او منگرید. (المحاسن برقی: ج 1 ص360 ح 772) این امر جز با گشودگی به تجربه ممکن نمی­باشد.
همچنین در فرهنگ اسلامی به نسبت به مسافرت در زمین برای یادگیری و عبرت آموزی سفارش زیادی شده است.(ر. ک: خردگرایی در قرآن و حدیث: ص 106) از حضرت داوود علیه السلام نقل شده که: به دانشمند بگو که عصا و کفشى آهنین برگزیند و در جستجوى دانشْ حرکت کند تا عصایش بشکند و کفشهایش پاره شود.(السنن دارمی : ج 1 ص 147 ح 571) حضرت علی(ع) نیز در نامه 31 نهج البلاغه به فرزندشان می­نویسد: «فرزندم! من اگر چه به اندازه عمرِ [ مجموعِ ]پیشینیان ، عمر نکرده ام ، اما در کردارهاى آنان نگریسته ام ، و در اخبار و سرگذشتشان اندیشیده ام ، و در آثارشان سیر کرده ام تا آن جا که چونان یکى از آنان شده ام و بلکه با مطالعه تاریخ آنان ، گویا پا به پاى اوّلین تا آخرین آنها عمر کرده ام . پس حوادث زلال را از تیره ، و سود آنها را از زیانشان بازشناختم.» به فرزندش نیز توصیه می­کند که او نیز چنین باشد. اینها نیز نشان از گشودگی به تجربه می­باشد.
2. گشودگی در آداب و سنت­ها: آداب و سنت­های جدید نمونه دیگری برای گشودگی است. اسلام بر اساس منطق خود، از طراحی آداب و سنت­های نیک و شایسته استقبال نموده است. این جز با به رسمیت شناختن گشودگی به تجربه­های جدید ممکن نمی­شود. و البته بر اساس همان منطق، در برابر طراحی سنت­های ناشایت نیز به شدت ایستاده است. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله می­فرماید: هرکه سنّت نیکویى بگذارد که پس از مرگش بدان عمل شود ، هم اجر خودش را دارد وهم به اندازه اجر کسانى که به آن عمل مى کنند ؛ بى آن که از اجر ایشان چیزى کم شود. و هرکه سنّت ناپسندى بنهد و پس از مرگش بدان رفتار شود ، گنهکار است و به اندازه گناهان کسانى که به آن سنّت عمل مى کنند نیز برایش گناه باشد ؛ بى آن که از گناه آنان چیزى کم شود. (کنز العمّال : ح 43079)
3. گشودگی در ابزار: حوزه ابزار و وسایل زندگی از دیگر امور تغییر پذیر و تحول­خواه است که می­تواند نمونه­ای برای گشودگی باشد. دین، نه تنها گشودگی در این قلمرو را رد نکرده، بلکه رویکردی مثبت و تشویقی نسبت به آن دارد. به تصریح قرآن کریم، ذوب فلز و ساخت زره برای جنگجویان نخستین بار توسط یکی از پیامبران خدا(حضرت داوودعلیه­السلام) صورت پذیرفت.(سوره سبأ: آیه 10 و 11، سوره انبیاء: آیه 80) در روایات نیز وارد شده که اموری مانند بافندگی و خیاطی و نوشتن نخستین بار توسط پیامبان صورت گرفته است.(ر. ک: میزان الحکمة: ج 6 ص 361) امام علی(ع) صنعت گران و بازرگانانی را که اهل خطر و تجربه­اند و منافع و اسباب آسودگى مردم را از راه هاى دشوار و دور، خشکى و دریا، و دشت ها و کوهساران و جاى هایى که مردم در آن گرد نیایند و جرئت رفتن به آن نکنند، به دست مى­آورند، می­ستاید و سفارش آنان را به مالک اشتر می­نماید. (نهج البلاغه: نامه 53)
دقیقاً همین منطق در عصر حاضر توسط امام خمینی(ره) پیگیری شد. ایشان، نه پس از انقلاب بلکه   در تاریخ 26 فروردین 1343 پس از آزادی از زندان اعلام کردند ما که نمى‏گوییم مى‏خواهیم مثل کسانى زندگی کنیم که هزاران سال پیش در غارها زندگى مى‏کردند؛ کدام روحانى به شما این حرف را زده؟ کدام روحانى گفته است که ما با فلان مظاهر تمدن مخالفیم؟ (صحیفه امام، ج‏1، ص: 299 با کمی تصرف)
در تاریخ 20 دى 1357 در پاسخ به این پرسش خبرنگار رادیو- تلویزیون لوکزامبورگ از ایشان می­پرسد: آیا حکومت اسلامى حکومتى قهقراگرا نیست؟ تصریح می­کند که «دولت اسلامى قهقراگرا نیست و با همه مظاهر تمدن موافق است مگر آنچه که به آسایش ملت لطمه وارد آورد و با عفت عمومى ملت منافات داشته باشد.» (صحیفه امام، ج‏5، ص: 417) این نشان می­دهد که گشودگی به تمدن مشروط است، نه مطلق. در سخنرانی 16 تیر 1358نیز که با محوریت آزادى و تمدّن در جمع بانوان مکتب ولىّ عصر صورت گرفته نظریه «گشودگی مهار شده» به مظاهر تمدن را مطرح کرده و می­فرماید: اسلام با هیچ تمدنى مخالف نیست. با دلبستگى‏ و محدود شدن مخالف است که تمام همت ما این باشد که خوب بخوریم، خوب بخوابیم و خوب شهوات... همه مظاهر تمدن را انبیا قبول دارند، لکن مهار شده؛ نه مطلق و رها... (صحیفه امام، ج‏8، ص: 517 با کمی تصرف)
البته بوده­اند برخی روحانیونی که با مظاهر تمدن مخالفت کرده­اند، اما به تعبیر ایشان، این صرفاً به جهت ترس از نفوذ اجانب بوده است. احساس خطر از گسترش فرهنگ اجنبى، خصوصاً فرهنگ مبتذل غرب موجب شده بود که آنان با اختراعات و پدیده‏ها برخورد احتیاط آمیز کنند.(صحیفه امام: ج 21 ص 277) اما همان گونه که گذشت، ایشان به عنوان مجتهدی روشن­بین و اصول­گرا میان ابزار و استفاده تفکیک قائل می­شود و به خاطر استفاده نادرست برخی، اصل ابزار و مظاهر تمدن را نفی نمی­کند؛ بلکه با نگاهی نقادانه مظاهر تمدن را اخذ و استفاده­های نامشروع آن را نفی می­کند. در حقیقت ایشان قائل به طراحی استفاده­های معقول و مشروع برای مظاهر تمدن است.

نوشته شده در : شماره 29 سپیده دانایی

 


نوشته شده در شنبه 89/5/23ساعت 12:57 صبح توسط نظرات ( ) |


Design By : Pichak