سفارش تبلیغ
صبا ویژن


کیفیت زندگی

تحلیل تقوا

بر اساس این واقعیت­ها، معلوم می­گردد که انسان برای کسب موفقیت به نیرویی نیاز دارد تا با کمک آن بر دو کشش قوی حال گرایی و لذت گرایی چیره شود و وی را به سمت لذت آینده بکشاند. این نیرو باید بتواند انسان را از کارهایی که به آن علاقمند است (لذت حال)، باز دارد تا ناکام نگردد(محنت آینده) و به کارهایی که از آن گریزان است(محنت حال)، وادارد تا به کامیابی دست یابد(لذت آینده). پس ما به نیرویی نیاز داریم که با کنترل نفس، در مقام عمل هم بازدارنده باشد و هم وادارنده.  این نیرو همان چیزی است که در ادبیات دین، به نام «تقوا» شناخته می­شود. تقوا به معنی خویشتنداری و بازداری نفس بوده و کسی را که از توان خویشتنداری و خود نگهداری برخوردار باشد، «متقی» نامند. مرحوم شهید مطهری در این باره می‌فرماید: این کلمه از ماده «وقی» است که به معنای حفظ و صیانت و نگهداری است. معنای اتقاء، احتفاظ است ... بنا بر این، ترجمه صحیح کلمه تقوا «خودنگهداری» است که همان ضبط نفس است، و متقین یعنی «خود نگهداران».[1]

در ادبیات دین، رفتارهای مثبتی که ما را به موفقیت می­رساند، طاعت نامیده می­شود و رفتارهای نادرستی که انسان را به ناکامی سوق می­دهد، معصیت نامیده می­شود. امام علی(ع) می­فرماید: «هیچ طاعتی نیست، مگر آن که با سختی همراه است و هیج معصیتی نیست، مگر آن که با لذت همراه است. پس رحمت خدا شامل کسی باد که از شهوت جدا شود و هوس خود را ریشه کن کند.[2] بنا بر این، برای موفقیت باید از لذت­های آنی جدا شد. امام علی(ع) در باره نقش تقوا می­فرماید: «بدانید که گناهان (فجور) همچون اسبان چموش سرکشی هستند که گناهکاران بر آنها سوارند ولگامهایشان رها گشته است. چنین اسبانی سواران خود را در آتش فرو اندازند. بدانید که تقوا همچون مرکبهای رامی است که پرهیزکاران بر آن سوارند و افسارهای آنها را گرفته‌اند، چنین مرکبهایی سواران خود را به بهشت میبرند.»[3]  این حقیقت در ادبیات پیشوایان دین (علیهم السلام)، با تعابیرهای دیگری همچون: اجتناب، ترک، حصن، حرز، جنة، حاجز، وقایة، کف، عصمت، صیانت و مانند آن آمده است.[4] تقوا نیروی قدرتمندی است که به انسان «توان کنترل نفس» و مدیریت خواسته­های آن را می­دهد. تقوا به انسان «توان بازداری» از هر آنچه لذت بخش اما عامل ناکامی است، می­دهد. تقوا به انسان «توان انتظار کشیدن» می­بخشد تا از چمبره حال­گرایی آزاد و به لذت پایدار آینده بیندیشد. تقوا به انسان «توان به تأخیر انداختن ارضاء» می­بخشد تا بتواند از لذت آینده سوز امروز دست کشد. تقوا به انسان «توان مقاومت در برابر وسوسه» می­دهد تا اسیر هوس­های ناکام کننده امروز و خواسته­های ویرانگر اکنون نگردد. تقوا از طریق کنترل نفس، «لذت گرایی حال» را مهار می­کند و انسان را به لذت آینده متوجه می­سازد.

تقوا، چنان جایگاهی در کامیابی زندگی دارد که دانشمندان نیز به حقیقت آن اعتراف کرده­اند. دانشمندان بر اساس تجربه و آزمون و خطا، بالاخره به این نتیجه رسیدند که انسان به مهار نفس (Self-Control) نیاز دارد تا گرایش­های نادرست آن را کنترل کند. برخی دیگر با تأکید بر این که انسان برای موفقیت و کامیابی به توان تأخیر ارضاء (Delay Gratification) نیاز دارد، به وضوح، از چیزی به نام توان بازداری (Inhibition) و منع (Suppression) و مقاومت در برابر وسوسه (Temptation) یاد می­کنند.[5](IQ) که در هوش هیجانی بالا (EQ) می­دانند که یکی از مؤلفه­های آن، مهار نفس است.[6] همه اینها چیزی جز همان مفهوم تقوا نیست. این نشان می­دهد که تقوا، نه صرفاً یک مفهوم دینی، بلکه ضرورت زندگی است و بدون آن خوشبختی و کامیابی امکان پذیر نیست. برخی دیگر عامل موفقیت را نه در هوشبهر بالا

راه­های تقویت تقوا

1)  روزه بگیرید. روزه، سبب می­شود انسان از اذان صبح تا اذان مغرب، از لذت­های حلال چشم­پوشی کند. به همین جهت موجب تقویت توان انتظار کشیدن و به تأخیر انداختن ارضاء می­گردد. به همین جهت قرآن کریم فلسفه روزه را تقوا اعلام نموده است«...لعلکم تتقون».[7]

2)  از سرگذشت دیگران عبرت بگیرید. مطالعه تجربه زندگی دیگران، توان خویشتنداری را در انسان تقویت می­کند و رفتار انسان را برای رسیدن به موفقیت تنظیم می­نماید.

3)  دوراندیش باشید. دوراندیشی و عاقبت­نگری که در ادبیات دین از آن با نام حزم یاد می­شود، انسان را با پیامد منفی رفتارها آشنا کرده و از راه برانگیختن خوف، انسان را از آن دور می­سازد و همچنین انسان را با پیامدهای مثبت رفتارها آشنا کرده و از راه برانگیختن امید، انسان را به آن نزدیک می­سازد. بررسی آینده و در نظرگرفتن پیامد رفتارها، موجب می­شود تا انسان از لذت امروز که محنت آینده را درپی­دارد، دست کشیده و به محنت امروز که لذت آینده را درپی­دارد، دست زند. لذا به این توصیه رسول خدا(ص) توجه کنید که: «هر گاه خواستی کاری انجام دهی، در عاقبت آن بیندیش؛ اگر خوب بود اقدام کن و اگر بد بود، ترک کن.»[8]

چاپ شده در مجله سپیده دانایی



[5]  . ر. ک: جان. اچ. فلاول، رشد شناختی: ص 110.
[6]  . ر. ک: دانیل گلمن، هوش هیجانی.
[7] . بقره: 183.
[8]  . کتاب من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 294، ح 890.

نوشته شده در جمعه 89/5/29ساعت 12:44 صبح توسط نظرات ( ) |


Design By : Pichak